برخي از عوامل آمرزش
از بين عوامل و اسباب آمرزش الهي که در تعاليم ديني مطرح شده است، سه
عامل به صورت ويژه مطرح گرديده و چشمگير ميباشد. در ادامه به شرح مختصري از آن
سه عامل پرداخته ميشود.
1. اجتناب از گناه
بر اساس آيهاي از قرآن شريف، اجتناب از کبائر، سيّئات را ميپوشاند:
>إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ
وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَريما<[1]
اگر از گناهان بزرگى كه از آنها نهى مىشويد دورى
گزينيد، ما گناهان كوچك شما را از شما مىزداييم و شما را به جايگاهى گرامى درمىآوريم.
اجتناب از گناه و معصيت، به معناي دوري گزيدن از فعل حرام است و تفاوت
آشکاري با گناه نکردن دارد. در حقيقت، اجتناب از گناه، هنگامي رخ ميدهد که زمينۀ
گناه براي انسان فراهم باشد و مانعي در کار نباشد، امّا براي رضاي خداوند متعال و
به امر حقتعالي، از گناه دوري کند و به اصطلاح «اجتناب» ورزد.
به عنوان مثال، در قصّة عبرتانگيز حضرت يوسف% ميخوانيم که آن حضرت با وجود
همۀ اسباب و زمينههاي گناه بزرگ، از آن دوري گزيد و مصائب ناشي از آن را تحمّل
نمود و بدين سبب به مقامات والايي دست يافت.
بنابراين نميتوان گفت که حضرت يوسف% به خاطر
گناه نکردن، به آن مقامات عاليه رسيد. زيرا بسياري از افراد، در زمان حضرت يوسف% و قبل و بعد از آن، مرتکب فحشاء نشدهاند، ولي اثري از آنان به
جاي نمانده است، چون آنان زمينۀ ارتکاب فحشاء نداشتهاند. پس مهم آن است که انسان وقتي
در معرکۀ گناه واقع شد، از گناه اجتناب کند!
اهل معرفت و سالکان اليالله، ايثار در برابر گناه و چشمپوشي از معصيت
را بسيار مهم شمرده و آن را هموار کنندۀ مسير حرکت به سوي خداوند متعال ميدانند.
فضيل عياض، در اثر چشمپوشي از گناه، به مقامات عرفاني دست يافت و
گناهان او بخشيده شد. دست کشيدن از گناه و دوري از معصيتي که زمينۀ آن فراهم است،
موجب جذب رحمت الهي ميشود و شايد بتوان گفت: خود، نوعي توبه است؛ زيرا اگر توبه
را به معناي خروج انسان از زير پرچم شيطان و ورود به زير پرچم الله تبارک و تعالي
در نظر بگيريم، اجتناب از گناه، نوعي توبه تلقّي ميگردد.
وقتي که انسان در معرکۀ گناه واقع شود و مانعي براي انجام معصيت
نداشته باشد، ولي مرتکب گناه نشود، در حقيقت به شيطان و اعوان و انصار او پشتپا
زده و به سوي خداوند تبارک و تعالي بازگشته است و اين همان معناي توبه است.
با اين فرض، آيۀ شريفۀ قرآن کريم به اين صورت معنا ميشود که: «هرکس
از گناهان بزرگ دست بکشد و به سوي خدا بازگردد، خداوند تعالي گناهاني که به نسبت،
کوچکتر هستند را ميبخشد.»
نکتهاي که بايد به آن توجّه شود، اين است که آيۀ شريفه بين «کبائر»
و «سيّئات» تفاوت قائل شده است؛ يعني با قرار دادن واژۀ «سيّئات» در مقابل واژۀ
«کبائر»، معناي گناهان کوچک يا کوچکتر را براي واژۀ «سيّئات» اراده فرموده است.
البته همانطور که قبلاً بيان شد، همۀ گناهان در برابر خداى عظيم، كبيرهاند و فقط
نسبت به يكديگر، بعضى صغيره و برخى كبيره مىباشند.
در واقع ميتوان گفت: گناهاني که به نسبت، کوچکتر از فواحش يا
کبائرند و يا گناهاني که آدمي قبلاً مرتکب شده است و اکنون فراموش کرده و يا
متوجّه انجام آن گناهان نشده است، با اجتناب از گناهان بزرگ، پوشانده و بخشيده ميشود.
چنانکه در آيۀ ديگري ميفرمايد:
>الَّذينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ
إِنَّ رَبَّكَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ[2]<
آنان که از گناهان بزرگ و اعمال زشت، دوري ميگزينند، مگر گناهان خرد
و اندک يا گناهي که اتّفاقاً رخ ميدهد، همانا پروردگار تو فراخ آمرزش است.
«لَمَمْ» در لغت به معناي لغزشهاي کوچک و يا انجام گناه به
صورت تصادفي و اتّفاقي يا به معناي نزديک شدن به چيزي بدون ارتکاب آن ميباشد.
به عبارت روشنتر، خداوند تبارک و تعالي از سر لطف و مهرباني و از
آنجا که براي بخشش و آمرزش بندگان خويش به دنبال بهانه ميگردد، وقتي ميبيند که
بندهاش با اجتناب از گناهان بزرگ به سوي او بازگشته و در مقابل مکر و فريب شيطان،
ايستادگي ميکند، از گناهان و لغزشهاي کوچک او ميگذرد و او را ميبخشد.
پس در اين صورت، نميتوان تصوّر کرد که انسان بينياز از توبه است؛
زيرا اوّلاً آيۀ شريفه به پوشاندن و بخشيدن گناهان کوچک اشاره ميفرمايد و نسبت به
کبائر و فواحش چنين اشارهاي ندارد. و ثانياً همانگونه که بيان شد، اجتناب از
گناهان بزرگ موجب بخشيدن و ناديده گرفتن گناهان کوچک ميشود و اجتناب، خود نوعي
بازگشت به سوي خداوند متعال است و مستقل از توبه نميباشد.
حال اگر «اجتناب» را به معناي «دوريگزيدن» و «سيّئات» را به معناي
«گناهان کوچک»، نپذيريم و معاني ديگري براي اين دو واژه متصوّر شويم، طبق تصريح
آيۀ شريفه، بايد گفت: عدم ارتکاب کبائر، سيّئات را ميپوشاند. فاصله گرفتن از
گناه و به خصوص عدم ارتکاب کبائر و فواحش، امر مهمّي است و «قاعدۀ لطف» خداوند
حکيم، اقتضاء ميکند که براي آن پاداشي در نظر گرفته شود و پوشاندن «سيّئات»،
پاداش آن است.
به هر تقدير، اجتناب از گناه، بنابر تصريح قرآن کريم، يکي از اسباب آمرزش
الهي است و سيّئات را ميپوشاند، هرچند ممکن است علّت اين امر و همچنين معنا و مفهوم
دقيق آن براي ما روشن نگردد.